گاهی اوقات بر سر راه مان آدمی قرار می گیرد که فراتر از یک دوست معمولیست. دوستی که میتوان با او دیوانگی کرد. دوستی که میتوان بی دغدغه ترین لحظات را با او داشت و بی نقاب با او معاشرت کرد.
دوستی که براحتی میتوانی ناگفته های دلت، انهایی که جرات گفتنش به خودت را هم نداری به او بگویی و مطمین باشی میشنود ولی نشنیده میگیرد.
حال به نطرت آن دوست جایگاهش کجاست؟
من در اعماق قلبم، گوشه دنج و خلوت را به او اختصاص دادم. گوشه ای فارغ از هیاهو، فارغ از نفرت، و فارغ از غم و غصه.
میدانی چرا؟؟
چون در ان گوشه دنج میتوان ساعت نشست، بدون دلهره، بدونه حس مهمان بودن که حسی سرشار صاحبخانگی میدهد.
اری دوسته خوبم به منزل خودت خوش آمدی